همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی
وقتـــی بغــــض میکـــُنی
وقتـــی دآغونــــی
وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه
دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ
انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :
"بیخـــیآل"
مي گويند :
زبان سرخ سر سبز مي دهد بر باد
يادمان باشد
اين دل سرخ هم كم از اين زبان ندارد.
ساده:
خوش به حال گوسفندها
كه جواب چراهايشان را مي دانند
عاشق زمستان و برفم
او را نمی دانم ...
من و زمستان ، هیچوقت او را نفهمیدیم ...
انگشتانم را درون رنگ های زندگی فرو می برم...
می خوام رنگین کمان زندگی ام را خودم بکشم...
.
.
.
قرمز... به رنگ لب های دخترک بهار...
نارنجی... به رنگ خنده های از سر شوق برگ های خزان...
زرد... به رنگ گیسوان پریشان گندم زار...
سبز... به رنگ سبزه های دشت مهربانی...
آبی... به رنگ لطافت بی پایان ترنم باران...
نیلی... به رنگ کبود آسمان بی انتهای چشم های انتظار...
بنفش... به رنگ تخیل زیبای عشق...
گیرم که باخته ام !!!
اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم
بیندازد،
شوخی نیست...
من شاه شطرنجم ...!!
به سلامتی اونی که تو عصبانیت میخواست آرومم کنه
هر چی از دهنم در اومد بهش گفتم...
.
.
آخرش فقط گفت: بهتر شدی!؟
![]()
پشت پا خوردم ز هر کس که گفت یار منه
چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه
هرکه دستی از محبت حلقه کرد برگردنم
دیدم این دست محبت .حلقه دار منه
شکستن دل دختری که عاشق توست کار ساده ایست
اگر راست میگویی...
دل دختری را بشکن که تو عاشقش هستی
یه بچه دیدم که داشت گریه می کرد و می گفت
هیچ کس با من بازی نمی کنه تو دلم گفتم
تو بزرگ شو ببین چه بازی هایی که باهات نمی کنن
فقط یکیو میخام باهاش برم کافه . . .برم پارک . .با هم فدم بزنیم . . .
رباط هم بود , بود !!!
بی احساسیش شرف دارد به احساس بعضی ادمها . . .
کجای زندگی را با تو مشترک بوده ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که حالا تلفن خوش خیالت تو را مشترک مورد نظر من میخواند؟؟؟؟؟؟
مورد نظر شاید ولی مشترک نه . . .
چه خوش خیال است
من + تو = هرگز
مگر خودت نگفتی خداحافظ؟
پس چرا وقتی گفتم"به سلامت" نگاهت تلخ شد؟
برو به سلامت
دیگر هم سراغم را نگیر!
خسته تر از آنم که بر سر راهت بنشینم
و دلیل رفتنت را جویاشوم...
یادش بخیرچقد اسکل بودم!
نیم ساعت دست به سینه مینشستم تامبصراسمم روجزءخوبها بنویسه!
بعدم معلم میومدبدون توجه به اسمها تخته روپاک میکرد!
وچقداسکل تر بودم که زنگ بعدی همدست به سینه مینشستم